گزارش تصویری از شهری که بوی مرگ می دهد !!!
اگر شما آنچه را مردگان شما دیدند مشاهده مى کردید به شیون مى نشستید و اندیشناک مى شدید، و مستمع حق گشته به اطاعت برمى خاستید، ولى آنچه آنان دیدند از دید شما پوشیده است، و به زودى پرده ها برداشته مى شود. (اى مردم) بینایتان کردند اگر بنگرید، و شنوایتان نمودند اگر بشنوید، و هدایتتان کردند اگر هدایت پذیرید، به درستى مى گویم: عبرتها براى شما آشکار است، و به چیزى که عامل بازدارنده است نهى شدید ...(خطبه 221 نهج البلاغه)
***
دیار مردگان، در حقیقت جایگاه همه اجساد ما خواهد بود، و زن و مرد، کوچک و بزرگ، بدون آنکه بخواهیم به سوی آن روان می شویم...
اینجا شهر مردگان است. آدم هایی که سالهای سال در کنار ما زندگی کرده اند و با آنها خاطره داریم، آدم هایی که هر کدامشان عزیز خانواده ای و جمعیتی بوده اند.
شهری به وسعت همه ابهامات ما، از آنچه بسیار از آن ترسانیم، شهری که بوی "مرگ" می دهد...
گروهی سالها خفته اند ...
گروهی جوان و ناکام اینجا ساکنند...
گروهی تازه ساکن شده اند...
گروهی جایگاه خود را آماده کرده و مهیا ساخته اند...
گروهی نیز غافل و یا ناغافلند و این قبرها انتظار آنها را می کشند...
و این تابوتی است که هر روز عزیز جمعیتی را بر سر دست نزدیکانش به سوی قبرها روان می کند...
خدا بصیرتی دهد تا دلبسته دنیا نشویم. و این مکان انتظار مرا میکشد؟ یا تو را؟ یا دیگری را؟ اینجا می تواند منزل کدام یک از ما باشد؟!!!