گناه سید محمد خاتمی چیست؟!
می گوید: هر چه با سید محمد خاتمی مقابله شود او عزیزتر می شود !!!
می گویم: سید محمد خاتمی اگر بنا به فرض نیز عزیزتر شود، بالاخره برای جبهه ضد انقلاب اعتباری شده است که با واسطه آن به ضدیت با نظام ادامه می دهد و به وسیله این نام معتبر که روزی پاره تن نظام بوده است، افراد زیادی را به جبهه خود می کشد و از خط انقلاب جدا می کند؛ آن وقت برای خدا هم عزیزتر می شود؟!
می گوید: سید محمد خاتمی کاری نکرده است که بخواهند در مقابل نظام قرارش دهند !؟
می گویم: گاهی کاری نکردن و موضعی نگرفتن، عین پرکاری بر علیه یک جریان است، مخصوصاً که این موضع نگرفتن، بر علیه نظام اسلامی استفاده شود...
می گوید: مگر گناه خاتمی چیست؟
می گویم: شاید سوء استفاده از اعتبار رییس جمهور اسبق کشور که اقبال رأی زیادی نیز داشت، در فتنه 88 مورد تایید او نباشد و او هم اینها را قبول نداشته باشد، و خدا هم او را ببخشد ...
شاید خون های ریخته شده و کشیده شدن نظام اسلامی تا پرتگاه سقوط گناهی بر او نباشد و او نیز از آن مبرا باشد و خدا هم او را ببخشد ...
شاید او اعتبار اسلام ستیزی و انقلاب ستیزی منافقین داخلی و دشمنان خارجی نباشد و از اسم او برای جذب بیشتر استفاده نشود و گناهی هم بر او نباشد ...
شاید سید محمد خاتمی استخوانی در گلوی انقلاب نباشد، شاید ابزاری بر علیه نظام نباشد و شاید ... و ....
اما کوچکترین گناه خاتمی افتراقی است که بین بچه های این مرز و بوم اتفاق افتاده است. اختلافی که دو گروه از خودی ها را به خاطر او در مقابل هم قرار داده است، گروهی او را از نظام و برای نظام می دانند و سابقه او را مورد توجه قرار می دهند؛ و گروهی حال و امروز او را می بینند که روی خط قرمز فتنه ایستاده است و پشت به نظام در حال لبخند به دشمنان نظام است (هر چند خود سید محمد خاتمی نیز این را نخواهد، اما در واقع با برائت جویی نکردن از فتنه و فتنه جویان و نیامدن به سمت نظام، این اتفاق افتاده است)
در این موقعیت حساس، که نظام اسامی هر لحظه با فراز و نشیب های تندی روبروست و نه تنها در داخل، که دایره دشمنی در خارج از مرزها نیز بر علیه ما تنگ تر می شود، گناه خاتمی تشدد و تفرق و اختلافی است که در داخل به وجود آورده است. این شاید کوچکترین گناهی باشد که در آیات و روایات در مورد آن تذکر های محکمی داده شده است. اگر خاتمی هیچ گناهی هم نداشته باشد، و تنها گناهش همین باشد- یعنی اختلاف در داخل نظام- برایش باید تاسف خورد ...!!!
دو آیه از قرآن کریم:
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا (103/ آل عمران)
و همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام و هرگونه وسیله رحمت) چنگ زنید و پراکنده نشوید، و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان شما الفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او برادر شدید.
و تَعَاوَنُواْ عَلَی الْبرِّ و التَّقْوَی و لاَ تَعَاوَنُواْ عَلَی الاِثْمِ وَالْعُدْوَان...؛ (2/ مائده)
و (همواره) در راه نیکی و پرهیزگاری با هم همکاری کنید و (هرگز) در راه گناه و تجاوز همکاری ننمائید.
و دو حدیث از امیرالمومنین(ع):
اِیّاکُمْ وَالْفُرْقَةَ فَاِنَّ الشّاذَّ مِنَ النّاسِ لِلشَّیْطانِ. (نهج البلاغه ، خ 127، ص 392)
از تـفرقه و اختلاف بپرهیزید، زیرا کسى که از مردم کناره گرفت و تنها گشت ، از آن شیطان خواهد بود.
اَیُّهَا النّاسُ، ... عَرِّجُوا عَنْ طَریقِ الْمُنافَرَةِ وَ، ضَعُوا تیجانَ الْمُفاخَرَةِ. (نهج البلاغه، خ 5، ص 57)
اى مردم ... از اختلاف و پراکندگى به درآیید و تاج تفاخر و برترى جویى را از سر بنهید.