فکری به حال بهاران کنید
می گفت: رفته بودیم پارک بهاران. شلوغی پارک از همون اول ورود به چشم میومد. تیپ و قیافه های عجیب و غریبِ غیر میبدی هم خودش رو خوب نشون میداد. یک ساعتی که نشستیم، بالای تپه ای که وسط محوطه ساخته بودند، چند جوان با گذاشتن موسیقی، و دست زدن شروع به رقاصی کردند. بازم هرچی خواستم برم تذکر بدم، نتونستم...
چند خانواده که توی محوطه بودند، با ناراحتی زن و دخترشون رو برداشتند و از اونجا رفتند ...
***
پارک بهاران میبد، شاید پر رنگترین محیط و مکان برای نشان دادن ضعف مدیریت اخلاقی در میبد توسط مسئولین و شاید به نوعی مردم باشه. میبد به خاطر اقتصادی و صنعتی بودن، مورد توجه هموطنانی از شهرستان های مختلف کشورمان قرار گرفته و همه اونها که به شهر ما اومدند، مسلماً برای رهایی از تنهایی در یک شهر غریب، رفتن به مکان های تفریحی و استراحتگاه هایی مثل پارک بهاران رو بیشتر اهمیت می دهند.
با وجود فرهنگ هایی متفاوت از فرهنگ بومی شهر ما، پارک بهاران و دیگر مکان هایی که مورد استفاده قرار می گیرد با نوعی تضاد فرهنگی مواجه می شوند. بسیاری از خانواده های میبدی در پارک بهاران و ... این روزها احساس غریبی می کنند. این موضوع اهانتی به غریبه های شهر ما نیست، زیر سوال بردن ما و مسئولین ماست، که نتونستیم حدود و مرزی برای زندگی مسالمت آمیز در شهرمون و بین اهلیت های مختلف ایرانی تعریف کنیم...
لب کلام اینکه:
جایی مثل پارک بهاران، "پلیس امنیت اخلاقی" نیاز دارد، نه دو سرباز ساده نیروی انتظامی بلکه بالای 5-6 نیروی اموزش دیده، و همراه با مکانی ثابت برای پلیس. و نیاز به مرکزی فرهنگی در پارک بهاران نیز بیش از پیش احساس می شود که کارش مدیریت و اجرای برنامه های فرهنگی من جمله "نمایشگاه ها"، "ایستگاه های مسائل شرعی"، "مسائل فرهنگی برای کودکان و نوجوانان" و ... و ... باشد.
پارک، می تواند روحیه شهر را طراوت بدهد، اما همین پارک - مخصوصاً در شهرما- می تواند هر روز آبستن حوادثی جدیدتر برای ما باشد. فکری به حال "بهاران" کنید.
غلامحسین علوی